مدح و شهادت حضرت امام رضا علیهالسلام
شاعر : داریوش جعفری
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
قالب شعر : غزل
دلم را کردهای امشب روان سوی خراسانت دخیلم بستهای با شال غم در کنج ایوانت
تو آن کردی به جان ما که ابراهیم با آتش کویر خشک با مهر و تولا شد گلستانت
مس دل را طلا کردی به قدر طرفة العینی بنازم قدرت جادوی بیتـمثال چشمانت
تـمـام اولـیا خـدمتگـزاران سـرِ کـویت گروهی در رواق و عدهای هم نیز دربانت
ملائک صف به صف در نوبت فرّاشی صحنت چه صحنی کاش میگفتم که خورشید درخشانت
چه داری در حریمت ای مسیح عترت زهرا مسیحیها شدند اینجا ز اعجازت مسلمانت
گناه خلق میپـوشد قنوت دستهایت؟ نه غلط گفتم، قنوت زائران یاران محبانت
تمام هستیام را میدهم همواره در راهی که پایانش شوم یکشب به کنج صحن، مهمانت
به پابوسی کس عادت ندارم جز خودت، سلطان به سودایی که نامم حک شود بین غلامانت
الا ای ضامن آهوی صحرا گوشۀ چشمی جهان تشنه است بر خیرکثیر طعم احسانت
میان ذرّه ذرّه عـالم هـسـتی اثـر داری تمام خلقِ عالم تحت هر عنوان ثناخوانت
ندارم وحشت از روزی که وانفساست عنوانش به یمن دیدهای کز روز آغاز است گریانت
به کام تشنۀ شاه شهـیدان گریهها کردم که در پائین سقاخانهات گردم به قربانت
تو را کشتند با زهری به شکل دانۀ انگور همانهاییکه روزی خوردهاند از تاکِ دستانت
نه تنها جان تو از آتش این زهر میسوزد خدا را، سوخت جان فاطمه از آه سوزانت
|